در تصمیمات سرمایهگذارانه و سازماندهی، سرمایهگذاری خطرپذیر و سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی بسیار مشابه هستند. هر دو نوع سرمایهگذاری به دنبال شناسایی شرکتهای نوپای با پتانسیل رشد بالا هستند و از طریق تأمین مالی و ارائه مشاوره، به این شرکتها کمک میکنند تا به اهداف خود دست یابند.تفاوت اصلی بین این دو نوع سرمایهگذاری در استراتژی سرمایهگذاری آنهاست. سرمایهگذاران خطرپذیر عموماً به دنبال سودآوری مالی هستند. آنها شرکتهایی را انتخاب میکنند که پتانسیل بالایی برای رشد و توسعه دارند و امیدوارند که در صورت موفقیت این شرکتها، سرمایهگذاری آنها نیز سودآور شود. سرمایهگذاران خطرپذیر شرکتی نیز به دنبال سودآوری هستند، اما علاوه بر آن، به دنبال همگرایی با شرکتهای نوپایی هستند که میتوانند به اهداف استراتژیک آنها کمک کنند. به عنوان مثال، یک شرکت فناوری ممکن است در یک شرکت نوپای تولیدکننده سختافزار سرمایهگذاری کند تا از فناوری جدید این شرکت برای محصولات خود استفاده کند.
پس از جذب سرمایه، اولین کاری که باید انجام دهید این است که یک تفاهم نامه سرمایه گذاری (Term Sheet) با شرکت سرمایه گذار امضا کنید. این سند شرایط سرمایهگذاری، از جمله میزان سرمایهگذاری، نوع حقوق صاحبان سهام، و هر جزئیات مهم دیگر را مشخص میکند.پس از امضای تفاهم نامه، شرکت سرمایه گذار فرآیند بررسی دقیق (Due Diligence) را آغاز میکند. این فرآیند شامل بررسی تمام امور مالی، قراردادها و سایر اسناد مهم شرکت شما است تا مطمئن شود که همه چیز مرتب است.هنگامی که فرآیند بررسی دقیق کامل شد و سرمایه گذار از بررسی های انجام شده رضایت داشت، قرارداد سرمایه گذاری بین شما و شرکت سرمایه گذار منعقد شده و پول به حساب شرکت واریز می شود.اکنون که قرارداد منعقد شده است، وقت آن است که با سرمایه گذار جدید خود همکاری کنید. شرکت سرمایه گذار احتمالاً مایل است در تصمیم گیری های مهم در مورد شرکت شما مشارکت داشته باشد، بنابراین مهم است که آن ها را در جریان همه امور قرار دهید.
بازار به سرعت در حال تغییر، فناوری بی وقفه در حال تكثیر، عمر رو به کاهش فناوری، و چرخه پرشتاب نوآوری، محیطی بسیار پرفشار و آشفته برای شرکت ها ایجاد نموده است. بقا در چنین محیطی تنها با تكیه بر نوآوری در حوزه های محصول و فرآیند، ناکافی است و مستلزم نوآوری در زمینه های مختلف کسب وکار است. از همین رو، تلاش بسیاری از شرکت های بزرگ، تبدیل نوآوری فناوری به نوآوری مدل کسب وکار است؛ اقدامی که موجب شده سرعت کسب مزیت رقابتی برای ایشان دو چندان شود. این اقدام مبتنی بر این فروض است که نوآوری مدل کسب وکار عاملی کلیدی در به کارگیری کارآمد و موثر نوآوری فناوری است و درجه نوآوری مدل کسب وکار بر بقای شرکت های جدید تاثیر مستقیم دارد. بر این اساس، نوآوری مدل کسب وکار اولویت اصلی مدیران از جنبه ایجاد مزیت رقابتی و دستیابی به عملكرد برتر است
استارتاپها کسبوکارهای نوپایی هستند که با هدف حل یک مشکل یا ارائه یک راهحل جدید به بازار وارد میشوند. این کسبوکارها اغلب با ریسکهای زیادی همراه هستند و احتمال شکست در آنها وجود دارد. با رعایت برخی نکات میتوان تا حد زیادی از شکست استارتاپ جلوگیری کرد.
طرح کسبوکار، ابزاری کلیدی برای متقاعد کردن سرمایهگذاران، وامدهندگان و شریکان تجاری، به منظور جلب اعتماد آنها، برای مشارکت یا تأمین مالیِ کسبوکار شما میباشد؛ که برای اطلاع این دسته افراد، از اینکه کسبوکار یا ایدهی شما چه جایگاهی دارد، چگونه خلق ارزش میکند، و در چه وضعیت مالیای قرار دارد، میباشد.
در این مقاله، به بررسی نقش سرمایه گذاران خطرپذیر در اکوسیستم نوآوری خواهیم پرداخت و راهکارهای توسعه سرمایه گذاری خطرپذیر در اکوسیستم نوآوری بیان میشود.
هلدینگ سرمایه گذاری برسام تِک در سال 1399 با هدف سرمایه گذاری در طرح های فناورانه و شرکت های خلاق که در زمینه فناوری های NBIC فعالیت می کنند و در این مسیر نیازمند تامین سرمایه و مدیرت کسب و کار هستند، تاسیس شد. برسام اعتقاد دارد در آینده ای نه چندان دور، مجموعه های موفقی ازبطن همکاریهای مشترک با فناوران و شرکتهای دانش بنیان متولد خواهد شد که در عرصه داخلی و بین المللی میتوانند سهم بسزایی در گسترش اقتصاد دانش بنیان داشته باشند.